ابراهیم رضایی در یادداشت هفتگی خود ( از ۱۵ تا ۲۱ مرداد ماه) با عنوان “هفت نوشت” نوشت: این هفته مجلس شورای اسلامی تعطیل بود و به طور کامل در دشتستان و استان بودم.
روز شنبه (۱۵ مرداد) در دفتر با جمعی از مراجعه‌کنندگان و مدیران، فعالان اقتصادی و فرهنگی و نیز برخی اعضای شوراهای درودگاه و باغتاج ملاقات داشتم.
در جلسه با انجمن خرما و خانه کشاورز نتایج میز ملی خرما و اقدامات پسینی لازم را بررسی کردیم. در میز خرما تصمیمات خوبی اتخاذ شد اما نیازمند پیگیری جدی برای اجرایی شدن آن است.
با معاون وزیر علوم در مورد ادامه فعالیت دانشگاه شبانکاره و جذب رشته‌های جدید صحبت و از همراهی ایشان تشکر کردم.
با مدیران ارتباطات، گاز، تامین اجتماعی، دانشگاه آزاد، شهرک صنعتی، آب منطقه‌ای، جهاد و کار در مورد برخی مسائل دشتستان تماس داشتم. با مدیرکل راهداری در مورد تعریض راه پرحادثه جتوط – درودگاه صحبت و بر لزوم تسریع در اجرای آن تاکید کردم.
عصر با بخش خبری صداوسیمای استان در مورد دستاوردهای میز خرما ارتباط تلفنی داشتم و نتایج آن را اعلام کردم. با فرماندار شهرستان و نیز تعدادی از مدیران اجرایی پیرامون تعیین تکلیف زمین‌های آبپخش گفت وگو کردم و قرار شد که در جلسه‌ای مسائل آن را بررسی کنیم.
در جلسه با تعدادی از اهالی روستای رودفاریاب، مسائل آب و آبخیزداری روستا بررسی شد. دوستان تصاویری دردآور از وضعیت کار نامناسب زنان روستا آن هم در شرایط سخت و گرمای سوزان به بنده نشان دادند که مایه شرمندگی بود.
کودک و دختر نوجوان ما برای اندک درآمدی در ساعاتی که همه مشغول استراحت هستند مجبور است در گرمای طاقت‌فرسا در زمین‌های زراعی بسختی کار کند. این در حالی است که همین حالا هزاران نفر در کشور حقوق نجومی می‌گیرند.
شب به روستای سرکره رفتم. در مسجد روستا و با حضور بزرگان آن مسائل و مشکلات آنجا مورد بررسی قرار گرفت.
صبح روز یکشنبه (۱۶ مرداد) به روستای زیارت و سپس برازجان رفتم، عصر و شب هم به برخی نقاط دیگر شهرستان سر زدم. بعد از ظهر جلسه‌ای با جمعی از نخبگان شهرستان که در ایام تعطیلات برای حضور در مراسم‌های عزاداری به شهرستان آمده بودند، داشتم و از نظرات ایشان استفاده کردم.
اواخر شب از کار بزرگ گروه جهادی پایگاه مقاومت مسجد امام هادی(ع) برازجان بازدید کردم. جمعی از فرزندان بسیجی دشتستان از محل کار خود مرخصی گرفته و در شب‌های محرم برای خانواده‌های محروم و مستضعف غذا پخت می‌کنند و ابتدای صبح توزیع می‌کنند.
با دوستان سپاه در مورد آسیب‌های اجتماعی در شهر برازجان صحبت و همفکری کردیم. مطلع شدم که وضعیت آب شهر تنگ‌ارم نامطلوب است، از آبفا پیگیری کردم و قول دادند که در اسرع وقت حل کنند.
روز دوشنبه (۱۷ مرداد) توفیق شد تا در برخی مراسم‌های عزاداری عاشورا از جمله در برازجان، آبپخش، دهقاید، بهر و جتوط شرکت کنم. به رغم گرمای هوا و شیوع کرونا حضور مردم در مراسم‌های عزاداری اهل بیت(ع) پرشور و خیره‌کننده بود که به نوبه خود از این حضور حماسی قدردانی می‌کنم و خدا را بابت این نعمت بزرگ شکر می‌گویم.
بسیاری از هیات و گروه‌های مذهبی از نقاط مختلف دشتستان محبت کرده و از حقیر برای حضور در برنامه‌هایشان دعوت کردند اما به علت کمبود وقت توفیق نشد در همه مراسم‌ها حضور یابم و همین‌جا از تک‌تک این عزیزان عذرخواهی می‌کنم. عصر عاشورا نظاره‌گر کار فاخر مذهبی هنری تعزیه روستای درودگاه بودم.
روز سه‌شنبه (۱۸ مرداد) در دفتر با تعدادی از مراجعه‌کنندگان و فعالان اجتماعی ملاقات داشتم. عصر در جلسه‌ای پیرامون اسناد زمین‌های مردم در آبپخش شرکت کردم، این مشکل در نقاط دیگر شهرستان از جمله سعدآباد هم هست اما کثرت آن در آبپخش بیش از دیگر جاهاست. مردم به رغم اینکه نیم قرن است که خانه ساخته‌اند اما سند رسمی مبنی بر مالکیت ندارند.
روز چهارشنبه (۱۹ مرداد) به بوشهر رفتم و جلساتی در بانک ملی و بنیاد شهید داشتم. در بانک موضوع ارائه تسهیلات به کشاورزان در فصل برداشت مورد بررسی قرار گرفت و در بنیاد شهید هم عمده مسائل این نهاد انقلابی تشریح شد. بلافاصله به برازجان آمدم و در فرمانداری دشتستان در جلسه‌ای با موضوع احیا و راه‌اندازی مجدد دانشگاه فرهنگیان در شهر برازجان جوانب مختلف این کار مهم را با حضور مسئولان شهرستان بررسی کرده و تصمیم‌گیری کردیم.
از دو سال قبل پیگیر راه‌اندازی دانشگاه فرهنگیان در دشتستان بوده‌ام. گرچه با توسعه بدون ضابطه برخی دانشگاه‌ها مخالفم اما در مورد دانشگاه فرهنگیان معتقد به تامین صددرصدی نیروی انسانی آموزش و پرورش از این دانشگاه هستم.
عصر در جلسه دیگری در فرمانداری موضوع زمین‌های بدون سند آبپخش و راه‌های مختلف احقاق حقوق مردم با حضور فرماندار و مدیران مرتبط بررسی شد. تلاش می‌شود تا از همه راه‌های قانونی برای حل مساله استفاده شود. آقای ضیغمی معاون خدمات تجاری سازمان توسعه تجارت تماس گرفتند و راجع به برگزاری میز صادرات خرما در تهران همفکری و صحبت کردیم. ان‌شاءالله در آینده نزدیک در تهران برگزار خواهد شد.
اول صبح روز پنجشنبه (۲۰ مرداد) به بخش بوشکان رفتم و در دفتر کلمه با تعدادی از مراجعان از جمله برخی اعضای شوراهای شهرها و روستاهای بوشکان، کلمه، طلحه و شلدان ملاقات کردم. موضوع احداث سد تنگ رود را از آب منطقه‌ای، دیوار حفاظتی روستای طلحه را از بنیاد مسکن و پمپ بنزین کلمه را از بانک پیگیری کردم.
از کلمه به بخش ارم رفتم و در دفتر تنگ‌ارم با تعدادی از اهالی شریف آنجا از جمله شهردار، دهیار و برخی اعضای شوراهای تنگ‌ارم، دهرود و چهوک ملاقات کردم. با منابع طبیعی درباره ترمیم سازه‌های آبخیزداری بخش ارم و با معاون عمرانی استاندار در مورد پروژه‌های شهر تنگ‌ارم صحبت کردم همچنین مشکلات چند واحد تولیدی ارم را از بخش‌های مختلف پیگیری کردم.
از یک واحد سردخانه و بسته‌بندی خرما در تنگ‌ارم نیز بازدید کردم. در ارم بودم که دوستی تماس گرفت و درخواست کرد که سئوالم را از یکی از وزرا پس بگیرم، پاسخ دادم که به وزیر محترم ارادت دارم اما این سئوال را در دفاع از حقوق مردم و بویژه جوانان مطرح کرده‌ام و تا پاسخی قانع‌کننده دریافت نکنم، سئوال را پس نمی‌گیرم.
از ارم راهی شبانکاره شدم، در مسیر و هنگام عبور از روستای رودفاریاب شاهد بارش باران و طوفان بودم که خساراتی وارد کرده بود، با فرماندار تماس گرفتم. در دفتر شبانکاره نیز با جمعی از مردم شریف بخش از جمله برخی اعضای شوراهای شهر و روستا و فعالان فرهنگی ملاقات کردم.
در مورد راه‌اندازی رشته جدید در هنرستان شبانکاره با نوسازی مدارس صحبت کردم، قول دادند که کمک کنند. توفیقی شد تا آخر شب به همراه مسئولان شهر از موکب حضرت ابوالفضل (ع) شبانکاره بازدید کنیم، فعالیت‌های خودجوش فرهنگی جوانان انقلابی شبانکاره مایه افتخار است، با دست خالی نهضت خدمت‌رسانی راه انداخته‌اند.
روز جمعه (۲۱ مرداد) در نمازجمعه برازجان شرکت کردم، در حاشیه مراسم، پاسخگوی مراجعات مردم بودم. بعد از ظهر و عصر با تعدادی از نخبگان و مراجعان ملاقات داشتم. تعداد زیادی از کشاورزان طی این هفته تماس گرفتند و خواستار جبران خسارات هنگفت واردشده به نخیلات در بارش‌های اخیر شدند، فرماندار نیز دغدغه همین مسئله را داشت. به کشاورزان قول دادم که هفته آینده بطور ویژه این موضوع مهم را پیگیری کنم ان‌شاءالله.
