اما برخی مواضع تند رضایی مایه نگرانی است؛ نگرانی نه از این باب که موضعش را صریح و رک می گوید، بلکه از این جهت که احساس می شود گاهی جوگیر می شود و حرف هایی را بیان می کند که بوی خامی و ناپختگی دارد.
از مواضع تند دوره قبل نمایندگی علیه استاندار کنونی بوشهر تا خط و نشان کشیدن های گاه و بیگاه برای فلان وزیر و مدیر تا حالا که نطقش در مجلس علیه برخی وزرای پیشنهادی اسباب طعن و نکوهش شده است.
نمایندگی را تجربه نکرده ام اما خوب می دانم جوان بودن و تجربه رسانه ای آدم را مستعد درافتادن در چاه محاسبه غلط می کند؛ نقد کردن خوب است اما اینکه هر کس و هر چیزی را ناپسند دانستیم، برایش پشت چشم نازک کنیم و منیت مان بر متانت مان غلبه کند بسیار خطرناک است.
در تاریخ ایران و در هر دو طیف چپ و راست آنهایی در تاریخ به نیکی مانده اند که حد خود را شناخته اند و به دام تبختر و تکبر نیفتاده اند؛ آرام و متین سخن رانده اند و از افراط و تفریط حذر کرده اند که فرمود «لا ترى الجاهل إلا مُفرِطا أو مُفرطا».
از این بیش نگرانم که به دام همان جبهه افراطی و «به به» و «چه چه» و پوچ و دنباله های پرهیاهو و تهی دستی چون رسایی و ثابتی و رائفی پور گرفتار شده باشی. جوان هستی و راه درازی برای طی کردن پله های ترقی پیش رو داری اما باید یاد بگیری که خدا هم پیامبرش را مقابل فرعون اینگونه راهنمایی کرد «فقولا له قولا لینا» بماند که مخاطب موسی و برادرش فرعون بود، نه میدری و ظفرقندی و اوجی!
همیشه صفت تند و جنجالی و شدید در تیترهایی که برای مان می زنند لذت کاذب می آفریند، اما در واقعیت هیچ انسان آگاهی این تیترها را نشان اعتبار و ارج منتقد نخواهد دانست و زمانی معلوم می شود که این تیترها دلخوش کنک هایی بیش نبوده که از صدر زین به زمین آمده باشی.
آقای رضایی! تکرار می کنم خوشحالم که میان این همه انفعال مصلحت اندیشانه، زبان نقد داری اما مراقب نفس سرکش باش که تو را از مسیر خیراندیشی به کین توزی نکشاند و خوشنامی ات به بدنامی نرسد.
نقد حق توست اعتراض هم؛ اما یادمان نرود که فرمود: «أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا وَ أَبْغِضُ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا، عَسَى أن يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا» (امام علی (ع): دوستت را به اندازه دوست بدار، شايد روزى خصم تو گردد و با دشمنت به اندازه دشمنى كن شايد روزى با تو دوست شود.)